English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
With her languid eyes . U با چشمهای مستش ( خمار )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pop-eyed U دارای چشمهای ورقلمبیده
scotopia U چشمهای معتاد بتاریکی
pop-eyed U دارای چشمهای بیرون زده
to screen one's eyes from the sun U از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
Her eyes spoke volumes of despair. U در چشمهای او [زن] ناامیدی کاملا واضح است.
cold turkey U خمار
drunkard U خمار
lank U خمار
drunkards U خمار
languid U خمار
boozers U خمار
boozer U خمار
hung over U خمار
languishing eyes U چشمان خمار
glazed U منگ - خمار - بیحوصله
wine seller U میفروش باده فروش شراب فروش خمار
pubs U میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
pub U میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
She stared at him with wide eyes. U با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com